– اگر آسانسور خانهتان در روزهای نوروز خراب شده اصلا به دیده منفی به آن نگاه نکنید. این یک موقعیت استثنایی است. چون وقتی مهمانها برای عیددیدنی بیایند خانهتان و زنگ بزنند تا این چند طبقه را از راه پلهها بیایند بالا شما سر صبری فرصت دارید پیژامهتان را عوض کنید و خرت و پرتهای پخش شده در پذیرایی را جمع کنید. تازه اینطوری نصف مهمانها هم که پا به سن گذاشتهاند به خانه شما نمیرسند و در مصرف آجیل و میوه هم صرفهجویی میشود. تازه کمی هم باعث کاهش وزنتان میشود که ما آن را دیگر به حساب نیاوردیم.
– هی اصرار نکنید باید با هواپیما بروید سفر. اگر مثبتاندیش باشید هواپیما را به اتوبوس ترجیح نمیدهید. چرا؟ چون اولا امکان سقوط هواپیما بیشتر از امکان تصادف و سقوط اتوبوس به دره است علاوه بر این زمان سفر هوایی خیلی طولانیتر از سفر زمینی ست. چون شما برای پرواز باید حداقل دو ساعت قبل از پرواز در فرودگاه باشید. کافیست توی ترافیک منتهی به فرودگاه هم گرفتار شوید. پرواز هم که حداقل دو ساعت تاخیر دارد. کلی هم وقت میبرد که شما را بازجویی بدنی کنند. به مقصد هم که میرسید احتمالا چمدانتان نیامده و قرار است چمدان را با پرواز بعدی بفرستند. پرواز بعدی دو ساعت بعد است و دو ساعت هم تاخیر دارد و… تا این مراحل انجام شود و شما تاکسی گیر بیاورید مسافران اتوبوس به همان مقصد رسیدهاند هتل و چرتی هم زدهاند.
– اگر همسرتان پایش را کرده توی یک کفش که الا و بلا عید باید برویم سفر. و الا و بلا باید برویم هنگکنگ. بگویید شما همین الان هم در هنگکنگ هستی و اصلا در آن زندگی میکنی. وقتی بر و بر نگاهتان کرد بگویید این طوری نگاهم نکن. تو با این قیمت مرغ مدتی است در خانه ما مرغ دیدهای؟ حتما جواب میدهد نه. آن وقت بگویید خدا خیرت بدهد. اتفاقا اینجا تو این روزنامه هم نوشته هنگ کنگ به صورت سرزمین بدون مرغ درآمده است.
– اگر سفر نرفتید دیگر غصه نخورید و زانوی غم بغل نکنید. لااقل از محیط زندگیتان لذت ببرید. مثلا چه کار؟ م م م م م مثلا هی بروید توی خیابانهایی که همیشه سال شلوغ بودهاند، ماشینتان را جایی که شبهای پیش از شلوغی و ترافیک نمیشد آنجا نفس کشید و جای پارک گیر نمیآمد پارک کنید تا کمی روح و روانتان آرامش یابد و ارضا شوید.